اخلاقِ بحرانپسند
2008-05-12انقلابِ رعایا – احسان نراقی، هادی خانیکی، حمیدرضا جلاییپور – ۱۳۸۷
2008-07-07ا- امروز گفتگوی کیارستمی در شهروند امروز در باره ی کتاب «سعدی از دست خویشتن فریاد» را خواندم.
2- دورکیم در نظریات اجتماعیش جوامع را به دو بخش ایستا (مکانیک) و پویا (ارگانیک) تقسیم میکند. جامعۀ ایستا جامعه ایست که به طور کلی یک نظم مطلق را بر شئون زندگی فرد حاکم می کند و سعی بر آن دارد که جامعه را به قطعیت برساند. سنت گرایان به شدت از این نوع جامعه هواداری میکنند.
اما جامعۀ پویا (ارگانیک) جامعه ایست که در آن اساس زندگی بشر بر «عقل خود بنیاد نقاد» استوار است. فرد به تنهایی نقش همۀ مناسک اجتماعی را میتواند ایفا کند. او میتواند فردیت خود را دریابد و جدا از اجبارهای مطلق اجتماعی سبکی منحصر به فرد را برای زندگی شخصی اش انتخاب نماید. بنیاد زندگی مدرن بر این پایه استوار است.
3- کیارستمی در جایی از گفتگو مثالی زده بود. فردی به جنگل می رود و وقتی نظرش را دربارۀ جنگل جویا می شوند می گوید: آنقدر درخت زیاد بود که جنگل را ندیم. کیارستمی هم می گوید آنقدر حجم شعرهای حافظ و سعدی و مولوی زیاد است که ما به زیبایی تک بیتها و تک مصرع های آنها پی نمی بریم. در حالی که تک تک مصرعهای این شعرها شخصیتهای مستقلی دارند که ما به آنها توجه نمی کنیم.
4- خوانشهای سنتی از اشعار حافظ ، سعدی و … به هم ریختن نظم ظاهری غزلهای آنها را برنمی تابد. در واقع آنها (سنتگرایان) جنگل را با همۀ درختانش می خواهند. اما خوانش مدرنِ (ویا به گفته ای پست مدرن) کیارستمی از آثار بزرگان ادبیات ایران به فردیت اشعار توجه میکند. مصرعی به تنهایی می تواند کل پیام بیت را برساند. و چه بسا بهتر از خواندن کل غزل. مانند: «هزار جهد بکردم که سرّ عشق بپوشم». کل پیام شعر در این تک مصرع به اندازۀ دیدن یک درخت تناور بر روی قلۀ یک کوه زیبا و رسا است. در حالی که شاعر همین مضمون را در دیگر جاهای همین غزل با تکنیکهای دیگر تکرار کرده است. اما این مصرع از همه گویا تر است. «هزار جهد بکردم که سر عشق بپوشم» هرچند که دیدن انبوهی از درختان هم میتواند زیبا باشد.
5- کار کیارستمی نوعی هرمنوتیک در اشعار حافظ و سعدی است.
Discover more from Rooh Savar
Subscribe to get the latest posts sent to your email.