ماجرای «شهیدحسین» و «میرحسین»
2009-10-28جمعه خاتمی, شنبه موسوی
2010-01-22برای سعید نورمحمدی و اسماعیل سحابه
سعید نورمحمدی و اسماعیل سحابه وجوه مشترک بسیار زیادی دارند. به غیر از اینکه هردو خراسانی هستند و هردو عضو شاخة جوانان جبهة مشارکت هستند و دوستان بسیار صمیمیای برای یکدیگر محسوب میشوند، مهمترین و بارزترین شباهت آنها به یکدیگر آن است که هردو نفر در دو کنگرة متفاوت حزب، به عنوان کوچکترین عضو کنگره، بر صندلی هیأت رییسة سنی جبهة مشارکت تکیه زدند. آن روزها همه فکر میکردیم که عضویت در هیأت رییسة سنی کنگرههای جبهة مشارکت فقط به جهت سن افراد روی میدهد. اما امروز که به سعید و اسماعیل مینگریم، میفهمیم که این افتخاریاست که نصیب کمتر کسی میشود. آری افتخار!
سعید و اسماعیل این روزها را در سلول انفرادی به سر میبرند. خبردار شدیم که سعید در زندان کودتا گران تحت فشار قرار گرفته است و میدانیم که فشار در سلول انفرادی یعنی چه! اما میدانم که سعید قوی تر از این حرفهاست. زیرا در این چند ساله فولاد آب دیده شده است. سعید فعالیتش را از اولین پلهای که نوجوانان زمان دولت اصلاحات آغاز میکردند بالا رفت. «مجلس دانش آموزی» افتخاری بود که همة ما کسانی که عضو آن هستیم به آن میبالیم. اما امروز مجلس دانشآموزی به سعید میبالد و ما نمایندگان سابق و اسبق این مجلس نیز همچنین. بعدها در شاخة جوانان جبهة مشارکت و ستاد88 سعید نشان داد که یک نیروی سازماندهندة قوی است. بخش مهمی از سازماندهی دهها هزار جوان در ستاد ملی جوانان88 را باید به حساب تلاشهای شبانهروزی سعید نورمحمدی و همکارانش در کمیتة استانهای این ستاد گذاشت.
اسماعیل صحابه نیز مانند سعید پلههای ترقی تشکیلاتی را یک به یک پیمود. اولین مسئولیت جدی اسماعیل در حزب، مدیریت کتابخانة شاخة جوانان منطقة خراسان رضوی بود. نظم و آراستگی در کنار پیگیری های بیوقفه در نگهداری و توسعة کتابخانه، از ویژگیهای کار اسماعیل بود که از همان آغاز بر همه روشن بود. او بدون جنجال راهش را آهسته و پیوسته پیمود تا به عضویت کمیتة استانهای شاخة جوانان حزب درآمد و در کنار سعید نورمحمدی، فعالیت بی وقفة خود را ادامه داد. سعید و اسماعیل بدون جنجال کار میکردند. البته جنجال زیاد به راه میانداختند. اما هیچ گاه کسی خارج از مجموعه متوجه نمیشد که آن جریانها را چه کسی و یا کسانی به راه انداختهاند. به نظر میرسد حق چنین افرادی که سهم مهمی در برپایی جنبش سبز داشتند به خوبی ادا نمیشود. اکنون به خاطر معذوریتهایی که ناشی از اسارت سعید و اسماعیل وجود دارد نمیتوانم به کارهای مهم این دو یار دبستانی در کسترش جنبش سبز بویژه پیش از انتخابات، اشاره کنم. اما همه کسانی که از نزدیک شاهد ایثار این دو سرو تناور و جوان جبهة مشارکت بودیم منزلت تلاشهای آنها را پاس خواهیم داشت. از رهآورد این چند خط قصد داشتم به این نکته نیز اشاره کنم که حتی عضویت در هیأت رییسة سنی کنگرههای جبهة مشارکت افتخاری است که انسانهای بزرگ را میطلبد
Discover more from Rooh Savar
Subscribe to get the latest posts sent to your email.