دلواپسانِ درباری / موشکافی موضعگیری دلواپسان در برابر توافق هستهای – ۲
2015-07-20قهرمانانِ قلیان به دست / یادداشت وارده از محمد حسن شهسواری
2015-07-26چون دستگاه تبلیغاتی اروپاییها و البته بریتانیاییها بسیار قوی است، خیلی از مردم دنیا فکر میکنند که شکست اصلی ناپلئون در واترلو و در سال ۱۸۱۵ رقم خورده است. (همانطوری که خیلیها به نادرستی فکر میکنند آمریکا در نبرد نورماندی هیتلر را شکست داده است.)* درحالیکه تاریخ چیز دیگری به ما میگوید.
لشکرکشی ناپلئون به واترلو یک حملهی از پیش شکستخورده بود. شکست اصلی فرانسویها سه سال پیشتر در خاک روسیه هنگامی شکل گرفت که لشکر عظیم امپراطور فرانسه در برابر لشکر از هم گسیختهی روسیه شکست خورد و بدون هیچ دستآورد و با تلفات بسیار زیاد به پاریس بازگشت. همین شکست مقدمهی لشکرکشی متحدان اروپایی به رهبری الکساندر اول، تزار جوان روسیه، و زمینهساز پایان دو دهه فرمانروایی ناپلئون بر اروپا و خلع او از قدرت گردید. اما ناپلئون که نمیتوانست دوری از قدرت را تحمل کند، دوباره لشکر فرانسه را متحد کرد و پس از بدستگیری دوبارهی قدرت در پاریس، به جنگ جبههی متحد اروپایی رفت. اما تلاش او برای بازگشت به قدرت کمتر از ۱۰۰ روز دوام آورد و در واترلو میدان را برای همیشه به رقیبانش واگذار کرد.
اما روسها چطور فرانسویها را شکست دادند، درحالیکه ضعیفتر و گسیختهتر از همیشه بودند و هشت سال پیش، در جنگ «استرلیتز» شکست سنگینی از سپاه ناپلئون خورده بودند؟
در زمانیکه اشراف و ملیجکان دربار الکساندر، تزار جوان روس، او را به رودرویی تمامعیار با ناپلئون تشویق و تحریک میکردند و از او میخواستند که انتقام ملت روس را از فرانسویهای متجاوز بگیرد، فرماندههان دنیادیده و کارکشتهی روسی اما با سبک و سنگین کردن شرایط، نظر دیگری داشتند. آنها مخالف رودرویی همهجانبه با ارتش ناپلئون بودند. ولی نگاه «کارشناسی» و پختهی آنها تاب مقاومت در مقابل گُندهگوییهای اشرافزادهگان و درباریان را نداشت. پس روسها با تمام قوا به استقبال ارتش امپراتوری فرانسه رفتند و البته نتیجه همان شد که فرماندههان پیشبینی میکردند؛ ارتش روسیه شکست سنگینی خورد و از هم پاشید. پس از تحمل این هزینهی سنگین، اشرافزادهگان به کنج قصرهاشان خزیدند و ادارهی جنگ را به فرماندههان سپردند، درحالیکه از هیچ خدعهای برای تضعیف آنها البته لاپوشانیِ تصمیم اشتباه خودشان کوتاهی نمیکردند.
راهبرد عقبنشینی برای پیروزی
فرماندهان سپاه روس توانستند در یک سلسله عقبنشینیهای زنجیرهای سپاه ناپلئون را به نابودی بکشانند. آنها تنها یک نبرد مستقیم با فرانسویها و متحدانشان انجام دادند و پیش و پس از آن نبرد فقط و فقط عقبنشینی کردند. یعنی در طول چند ماه سپاه روسیه فقط درحال عقبنشینی بود. چیزی که به مذاق درباریان مغرور و ازخودراضی روس خوش نمیآمد. اما فرماندههان سپاه روسیه حتی مسکو، پایتخت دوم آن کشور را هم رها کردند. ولی پیش از عقبنشینی شهر را به آتش کشیدند و وقتی سپاه ناپلئون وارد شهر شد، چیز زیادی از آن باقی نمانده بود. بااینحال عقبنشینی روسها، به فرماندهی کوتوزف، فرانسویها که برای مدتها فکر میکردند که فاتح روسیه هستند، وقتی پس از چند ماه حضور در این کشور بزرگ با نابودی بیش از ۸۰ درصد سپاهشان روبرو شدند، راه دیگری جز بازگشت به پاریس پیش روی خود ندیدند. اینگونه بود که نهتنها حتی یک وجب از خاک روسیه به دست ارتش امپراتور اروپا نیفتاد، بلکه روسها دو سال بعد، یعنی در مارس ۱۳۱۴، به همراه متحدان اروپایی خود، پاریس را فتح کردند و ارتش روسیه در پاریس و در جلوی چشم هزاران فرانسوی رژهی پیروزی برگزار کرد.
بله! ناپلئون را روسها نابود کردند. اما اگر آن عقبنشینیهای هوشمندانه را انجام نمیدادند، چه بسا اکنون کشوری به اسم روسیه وجود نمیداشت. همانطور که امپراتوری مقدس واتیکان در برابر ناپلئون عقبنشینی نکرد و نابود شد.
در بخش بعدی به رابطهی این ماجرا و پروندهی هستهای ایران و نقش «دلواپسان درباری» در تضعیف جبههی ایران خواهم پرداخت.
*پیروزی اصلی دربرابر ارتش هیتلر را روسها بدست آوردند. آنها در دو مرحله آلمانها را شکست دادند. ابتدا در مقابل لشکرکشی نازیها مقاومت کردند و آنها را در سرمای شمالی زمینگیر نمودند، و درنهایت با لشکرکشی به آلمان و فتح برلین سقوط نازیها را رقم زدند. درحالیکه آمریکاییها هنوز از فرانسه و بلژیک عبور نکرده بودند.
Discover more from Rooh Savar
Subscribe to get the latest posts sent to your email.