مصاحبهی تصادفی
2015-11-03مردهی متحرک ؛ آن روی سکهی جامعهی انسانی
2015-11-13دیروز (یکنشبه) در حومهی پاریس گردهمآییای با حضور صدهاتن از فعالین سیاسی برگزار شد. گردهمآیی که از ساعت ۱۴تا ساعت ۲۰ جریان داشت، با پوریا امیرشاهی آغاز شد، با پوریا امیرشاهی ادامه یافت، و با پوریا امیرشاهی به پایان رسید. هدف این بود که به صورت رسمی از «جنبشِ باهمستان»* و رهبر آن پردهبرداری شود.
پوریا امیرشاهی کیست؟
او در فروردین ۱۳۵۱ در شمیران بدنیا میآید و در سال ۱۳۵۵ با خانوادهاش به فرانسه مهاجرت میکند. تمام دوران تحصیلاتش را در فرانسه میگذراند و در همین دوران برای نخستین بار رهبریِ یک جنبش اجتماعی-سیاسی را تجربه میکند. او در دبیرستان، سخنگوی یک جنبش ملی مخالف برگزاری کنکور ورودی در دانشگاههای فرانسه میشود. جنبشی که در نهایت موفق میشود نخست وزیر وقت را به زانو دربیاورد.
وی همچنین در ۲۲ سالگی رهبرسندیکای دانشجویی یونف میشود و به مدت چهار سال این جنبش را هدایت میکند. جنبشی که در حال حاضر بزرگترین سندیکای دانشجویی فرانسه است.
او سپس در حزب سوسیالیست فرانسه به عنوان دبیر ملی در امور حقوق بشر میشود و بعنوان عضوی از این حزب در انتخابات پارلمانی پیروز میشود به مجلس این کشور راه پیدا میکند. او به همراه بیست نمایندهی دیگر عضو حزب سوسیالیست، به صورت رسمی گروهی در مجلس را تشکیل میدهد که مخالف سیاستهای حزب مطبوعش شناخته میشود.
امیدِ پیشرفتگراها
بلافاصله پس از پیروزی غافلگیرکنندهی فرانسوا اولاند بر نیکلا سارکوزی در سال ۲۰۱۲، جریان چپ فرانسه در برابر بحرانی جدی قرار گرفت. دولت جدید به اندازهی کافی چپ نبود و به زودی بسیاری از رایدهندهگان ناامید شدند و با صندوقهای رای قهر کردند. بطوری که اکنون بزرگترین مشکل چپها، نه پیروزی بر جناح راست، بلکه قانع کردن هواداران برای آمدن پای صندوق رای است.
این بحران وقتی بغرنج میشود که پیشرفت راست افراطی را به آن بیافزاییم. در چنین شرایطی طیفهای مختلف جریان چپ فرانسه در برابر بنبستی سیاسی قرار گرفتهاند و که برونرفت از آن بسیار سخت بهنظر میرسد.
در چنین شرایطی بود که تحت تاثیر جنبشهای مردمی در اسپانیا (پودوموس) و یونان (سیزیرا)، جریانهای مختلف چپ فرانسوی تلاشهای زیادی کردند تا آن حال و هوا را به فضای سیاسی این کشور بدَمند. اما توفیقی بدست نیاوردند. تا اینکه پوریا امیرشاهی دستبهکار شد و در بهار سال گذشته در یک فراخوان عمومی «جنبش باهم» را تشکیل داد.
پس از یک سال از انتشار این فراخوان، دیروز جریانهای مختلف چپ نمایندههای خود را برای حمایت از این جنبش به محل تجمع فرستاده بودند. بسیاری از گروههای اجتماعی محلی نیز در این گردهمآیی شرکت کرده بودند. همچنین تعداد زیادی از افرادی که عضو هیچ حزب و جبههای نبودند هم به چشم میخوردند. از لحاظ نسلی رویداد دیروز بسیار متکثر بود. مسئلهای که کمتر در فرانسه دیده میشود. اما از لحاظ اجتماعی، به نظر میرسید حاضران در جلسه بیشتر به طبقهی متوسطِ میانه و رو به پایین تعقل داشتند.
سیاستورزی طوری دیگر
گردهمآیی دیرزو پیام روشنی برای دنبالکنندهگان سیاست در فرانسه داشت.
برگزارکنندهگان پنهان نمیکردند که قصد دارند پوریا امیرشاهی را به عنوان «سیپراس» فرانسوی معرفی کنند. آنها خود را «پیشرفتگرا» مینامند و البته خواهان پیشرفت در عرصههای سیاسی و اجتماعی هستند. «سیاستورزی طوری دیگر» از شعارهای محوریجنبش باهمستان است . آنها به دنبال اِعمال سیاست با روشهایی نوین و غیرکلاسیک هستند. از همین رو آنها روی کنشهای خرد شهروندان حساب ویژهای باز کرده است و تلاش میکنند از روشهای خلاقانهتری برای ایجاد تغییر بهره ببرد.
امروز دیگر پرسش این نیست که آیا امیرشاهیِ جوان میتواند کرسی ریاست جمهوری را هدف قرار بگیرد؟ بلکه ناظران میپرسند: «کِی پیشرفتگراها امیرشاهی را به میدان اصلی خواهند فرستاد؟»
پانوشت:
باهمستان برابرنهادی برای commun است که داریوش آشوری پیشنهاد داده است. البته پیشنهاد آشوری برای commune در حالت اسم است. درحالیکه در ترکیب le mouvement commun این کلمه نقش قید را بازی میکند. اگر بخواهیم به فارسی درست ترجمه کنیم میشود «جنبشِ باهم» که شاید خیلی با گوش مخاطب آشنا نباشد. جنبشِ عمومی یا همگانی هم معنی مورد نظر را نمیرساند. اگر شما پیشنهاد بهتری دارید ممنون میشوم.
Discover more from Rooh Savar
Subscribe to get the latest posts sent to your email.