کورتانیدزه و نکتهای دربارهٔ زبانِ محسن نامجو
2017-04-02امانوئل ماکرون شانس اول ریاستجمهوری فرانسه کیست
2017-04-16هرچند ویدئوی آخرین تک-آهنگ محسن نامجو مخاطبان را راضی نکرده، اما خودِ این آهنگ بسیار قوی است. هم موسیقی خوب و بسیار دلنشین است و هم کلام این ترانه – مثل بسیاری دیگر از کارهای نامجو – جسورانه و خلاقانه است.
کورتانیدزه، کشتی گیر گرجستانیای بود که در چندین و چند مسابقهٔ جهانی علیرضا حیدری ایرانی را شکست داد.
آنهایی که ورزش ایران را در سالهای پایانی دههٔ هفتاد خورشیدی دنبال میکردند بیاد دارند که شکستهای که یکی از بهترین و فنیترین کشتیگیران ایران (علیرضا حیدری) در برابر کورتانیدزه بصورت یک مسئلهٔ بغرنج و یک «عقدهٔ ملی» درآمده بود. این شکستها کورتانیدزه را به عنوان گربهسیاهِ حیدری و در نتیجه خاری در گلوی کشتیِ ایران تبدیل کرده بود. در نهایت اما علیرضا حیدری توانست در المپیک ۲۰۰۴ آتن بالاخره کورتانیدزه را مغلوب کند.
خاکم کن
به زمینم زن
بچلان مرا
کورتانیدزهٔ عشاقِ چند رنگ !
دوباره بنویس مرا
ترکمانچایم را
گرجستانم را پس بده !
محسن نامجو این خاطرهٔ جمعی را دستمایهٔ این آهنگ قرار داده است. اما نبوغ نامجو به همینجا ختم نمیشود. او جدال بین حیدری و کورتانیدزه را به دو مسئلهٔ دیگر ربط میدهد. دومین ماجرای مورد اشارهٔ نامجو، جنگهای ایران و روسیه و عهدنامههای گلستان و ترکمانچای و در نتیجه جدایی بخشهایی زیادی از ایران از شرق گرجستانِ امروزی تا آذربایجان و ارمنستان و صلبِ حق ایران از کشتیرانی در دریای خزر است. نامجو این دو «عقدهٔ تاریخی» را به کشاکش جنسی با «گرجس گرجیا، خاتونِ ایالتِ جورجیا» ربط میدهد. از استعارههای جنگ و فنهای کشتی برای اشاره به درآمیختگیِ جنسی بهره میگیرد و با این ملاتِ غنیِ کلامی، صحنهای مالیخویایی از کشاکشی اروتیک را به پدید میآورد.
آیا نامجو چرت و پرت میگوید؟
هضم شعرهای محسن نامجو برای خیلی از ما که به شعرِ ایرانی و نظمِ دقیقِ آن عادت کردهایم، راحت نیست. خود نامجو در یک سلسله سخنرانی توضیحهایی در اینباره میدهد و نگاهش به کلام و شعر در موسیقی را بیان میکند. ( اینجا و اینجا )
نامجو شعرش را در مقابلِ جریان شعری غالبِ فارسی که شعری توصیفی است، قرار میدهد و با الهام از کارهای رضا براهنی، آن را شعری زبانشناسی مینامد :
شعری که «بجای اینکه یک موقعیت را برای مخاطب توضیح بدهد، تلاش میکند تا با بازیِ کلامی، مخاطب را در آن موقعیت قرار میدهد.»
بجای اینکه یک صحنهٔ ابری را توصیف کند، با کلام خود فضایی را بوجود میآورد که مخاطب احساس کند که در فضایی مهآلود قرار گرفته است. بجای اینکه اضطراب را توصیف کند، اضطراب را بوجود میآورد.
وقتی قطعهٔ «کورتانیدزه…» را گوش میدهیم، نمیتوانیم بگوییم نامجو دارد چه میگوید. اما میتوانیم بگوییم چه چیزی را داریم میشنویم. زبان نامجو زبان رویا است. همانطور که ما وقتی یک رویا میبینیم، نمیتوانیم وقتی بیدار میشویم آن را کامل بهزبان بیاوریم و اجزای آن رویا را در زبان رایج بیان کنیم، در مورد زبان محسن نامجو نیز نمیتوانیم همانگونه که یک قصهٔ عادی را تعریف میکنیم، حرف بزنیم. بههمانصورتکه یک رویا به عمیقترین نقطههای وجود ما رسوخ میکند و حس و حالتی را پدید میآورد – و چه بسا پدیدار میکند -، شعر و موسیقیِ نامجو هم میخواهد همین کار را بکند. زبان نامجو به زبان رویا نزدیکتر است تا زبان قصه.
در همین ترانهٔ کورتانیدزه، نامجو سه ماجرای در ظاهر نامربوط را بههم گره میزند و دوباره به مخاطب عرضه میکند. در این معجونِ جدید ما با صحنه و حالتی روبرو هستیم که ریشه در تجربههای قبلیِ ما دارد، هرچند که ممکن است ربطی به آنها نداشته باشد. عنصرِ کشاکش در هر سه ماجرای جنگ با روسیه، کشتیِ علیرضا حیدری با کورتانیدزه و همچنین همآغوشیِ دو فرد حضور مهمی دارد. کشاکشی که به هدفِ پیروزی، تصاحب و لذت انجام میشود. بنابراین پر از واژگانیست که چنین مفهومهایی را دربر دارند :
قَدَر قُدرت !
بفشارم، لِهَم کن،
کورتانیدزه ! به زیرم فکن.
فتحالفتوح تواَم
ای اولگا ! آی رینا ! ماریانا ! فیورنتینا !
آی گُرجس گرجیا !
خاکم کن گرجس گرجیا !
فتحم کن گرجس گرجیا !
خاتون ایالت جرجیا،
ای تکِ دلبرم، دل بر تک !
ترکمانچایم را گیو می بک ! (Give me back)
نامجو این واژهها را کنار هم میچیند و همان فضای مشترکِ بین این سه موقعیت را پدید میآورد. چالشِ بین حسرت و لذت، شکست و پیروزی، تصاحب و از کف دادن. فضایی که ترشح آدرنالین در رگهای آدم را در پیدارد. بازیای که هیجانزا است.
متن کامل ترانه :
آی گُرجس گرجیا !
خاتونِ ایالتِ جرجیا !
گرجستانم را پس بده.
آی روسیه ! تو بر من مدام…
آی دوسیه ! چه عرض کنم بر لایَت ؟
گرجستانم را پس بده.
سقف شکّن، بالا بلند !
عشوه گرِ نقش بازِ فاتح گنجه، فاتح بلخ*،
ترکمانچایم را پس بده.
قَدَر قُدرت !
بفشارم، لِهُم کن،
کورتانیدزه ! به زیرم فکن.
فتحالفتوح تواَم
ای اولگا ! آی رینا ! ماریانا ! فیورنتینا !
آی گرجس گرجیا !
خاکم کن گرجس گرجیا !
فتحم کن گرجس گرجیا !
خاتون ایالت جرجیا،
ای تکِ دلبرم، دل بر تک !
ترکمانچایم را گیو می بک ! (Give me back)**
فرو بر مرا
فرو کن مرا به سبابه
دست بزن… تیزم کن… لهم کن، آی…
قبل از آمادهباشِ عباس میرزا*** به اردویَم درآی.
والله که ترکمنچای را من نبستم، ندادم من.
به تو میدهم این همه ایالت قفقاز و آتلانتای جورجیا****.
آی گُرجیا !
گُرجس گرجیا !
خاتونِ ایالت گرجیا !
به یک انگشت در خزر فرویم بَر،
باز در آر و فرویم بر.
مثل غسل شهادتِ قبل از آماده باشِ شکست خورده عباس میرزا.
آی رُزا !
روزا ! روسا روسیه !
پر از ز رنج من همه روسیه.
بکَن مرا گرجیا !
خاکم کن،
به زمینم زن،
بچلان مرا،
کورتانیدزهٔ عشاقِ چند رنگ !
دوباره بنویس مرا،
ترکمانچایم را،
گرجستانم را پس بده !
پانویس :
- * گنجه کشور آذربایجان کنونی در جریان اولین جنگ ایران و روسیه و طی عهدنامهٔ گلستان از ایران جدا شد.
- ** به اینگلیسی : به من برگردان
- *** ولیعهد فتحلیشاه و فرماندهٔ لشکر ایران در جریان جنگهای ایران و روس که به عهدنامهٔ ترکمانچای ختم شد. عباس میرزا به رغم این شکست، ولیعهدی محبوب باقی ماند و تلاشهای او را آغاز تجدد و نوسازیِ ایران میدانند.
- **** آتلانتا مرکز ایالت جرجیا در ایالات (دولتهای) متحدهٔ آمریکا است. همان ایالتی که المپیک آتلانتا در آنجا برگزار شد و رسول خادم، عباس جدیدی و امررضا خادم به ترتیب مدالهای طلا، نقره و برنز گرفتند.
نوشته کورتانیدزه و نکتهای دربارهٔ زبانِ محسن نامجو اولین بار در روحسـوار پدیدار شد.
کورتانیدزه و نکتهای دربارهٔ زبانِ محسن نامجو
Source: روحسـوار
کورتانیدزه و نکتهای دربارهٔ زبانِ محسن نامجو
Discover more from Rooh Savar
Subscribe to get the latest posts sent to your email.
1 Comment
توضیح کاملی رو درمورد آهنگ آقای نامجو ارائه دادید. ممنون.