2013-02-25
از صبح بد جوری در فکر ریحانه طباطبایی بودم. اینکه رفیقت یک ماه تمام در سلول انفرادی باشد هنوز برایم عادی نشده است و هر وقت دوستی میرود انفرادی، حال و احوالم عمیقانه گرفته میشود. برای هواخوری از کتابخانه آمدم بیرون. نشستم روی نیمکت از روی موبایل گوگل پلاس را باز کردم. بهمن دارالشفایینوشته بود: خبر خوب! ریحانه طباطبایی هم از اوین در آمد. گیج و سردرگم شدم. […]