2010-07-13

جایی که سیاستمدارهای دوست داشتنی داره

میرحسین موسوی در نمایشگاه آثار نقاشی اش دیروز با یکی از همکلاسیهای فرانسوی گپ می زدیم. صحبت به مسایل سیاسی کشید. گفت: تو به قیافت نمی خوره که سیاسی و سیاستمدار باشی. گفتم: هستم دیگه! چطور مگه؟ گفت: آخههمه سیاستمدارها چهره های خشن و سختی دارن. هرچی هم سعی می کنن خودشون رو گرم و شاد نشون بدن، واقعا اینجوری نیستن. ضمن اینکه تقریباً همه شون از نُرم و […]
2010-07-08

آدمها تاریخ اند، فرهنگ اند، هویت اند

در سفری که به ترکیه داشتم، با دوستی یونانی به دیدن آثار تاریخی استانبول رفتیم. خداییش ترکها برای آثار تارخیشان سنگ تمام گذاشته بودند. در همین حال و احوال و تاحت تأثیر جلوه های ویژۀ گردشگری استانبول، به دوستم گفتم: عجب شهر تاریخی است این استانبول! سری تکان داد و گفت: اما میدونی! همۀ تاریخی بودنش به چند تا ساختمون قدیمی و سنگ و کلوخ بنده. ولی ایران […]
2010-07-04

از ستم به زنان

ظلم  و ستم به زنان، جهانی ترینِ ظلم هاست. خوب که نگاه میکنم، می بینم این ظلم و ستمی که همه جا، پیدا و پنهان، زنان را دچار خود کرده است، برخلاف بسیاری دیگر از ستمها، کار هیچ دولت و مذهب و نژادی نیست. یعین منبع پیدایش و سبب ادامۀ آن نیست. گویا این پدیده، از نخستین ترین ظلم هاست. اصالت آن پیشاساختاری ست. کلاً به زنان ظلم […]
2010-06-30

آیا آنها جاسوسند؟/ پاسخ دوم

آخرین اردوی شاخۀ جوانان مشارکت – اصفهان  دوست عزیز من امروز بعد از بیش از ۱۲-۱۳ سال که دائم فعالیت سیاسی میکنم، وقتی به گذشته ام نگاه میکنم و میخوام ببینم که چه کاری کردم و چه تغییری ایجاد کردم، چیز زیادی نمی بینم. من فقط تو این همه ی عمرم تو دو تا چیز نقش مستقیم داشتم. اول تشکیل مجل دانش آموزی بود. و دوم همین رنگ […]
2010-06-27

اعتقادِ کی بزرگتره؟

سلام اینکه «یو» من رو نشناسی عجیب نیست. اگه من روح الله شهسوار ِ 88 رو نشناسم جای تعجب داره. من … هستم. بیشتر در ستاد موج نو بودم. اما ائتلاف سه راه خیام و ستاد مرکزی هم زیاد می رفتم… من نمی گم که سیاسی نیستم. اما قبول کردم که یک سیاسی احساسی ام. نمی خوام فکر کنم اشتباه کردیم. نمی خوام فکر کنم تاوان اشتباه پس […]
2010-06-26

حسّ مذهبی، حسّ پیوند

یادگاری از آخرین روزهای تابستان 86 پیوندهای مذهبی از دلپذیرترین پیوند هاست. بویژه هنگامی که با ریشه های فرهنگی آدم گره می خوره. هرچند که جناب مارکس فرموده اند «دین افیون توده هاست» اما من فکر میکنم به علاوۀ این کارکردهایی که داره، مُسکن نخبگان هم هست. این حرفی که دارم میزنم خیلی از جنس استدلال نیست و فقط نوعی حسه. حس دلپذیر پیوند و پناه. < – […]
2010-06-22

سیاسی بودن! جواب نامه ی اول

 دیروز نامه ای که یکی از دوستان برایم فرستاده بود اینجا گذاشتم. همونطور که گفته بودم جواب خودم رو براتون میذارم. اما لازمه از دوستانی که تو وبلاگ و فیس بوک «دیدگاه» ها شون رو گذاشتند و یا ایمیل برام فرستادند تشکر کنم.  پاسخ: … سلام ببخشید که من نمیتونم الان جوابت (کامل) رو بدم. چون اصلا اسمت رو یادم نمیاد (که البته این از مشکل کمبود حافظه […]
2010-06-22

رفتنِ من سیاسی بود؟

سلام     اسم «یو»* رو که میشنوم یاد خیلی چیزها می افتم. یاد شادی  هامون. یاد غم هامون، یاد ستاد۸۸، یاد کوه، یاد اومدن ابتکار، خاتمی، موسوی، یاد خریت هامون، ببخش  اینجوری می حرفم؛ اما …ـ چرا رفتی!؟ چرا نموندی؟ با … حرف میزدم. ازش پرسیدم چرا  شهسوار رفت؟ یه چیزایی گفت که توجیه نشدم. میخوام خودت بگی. بگو چرا رفتی؟ این بی انصافی نیست!؟ نذار واقعا فکر […]
2010-06-19

وقتی همیشه اقلیت باشی

یکی از مسجدهای پاریس امروز به با دوستان در حال جستجوی نشانی ای در پاریس بودیم که به طور اتفاقی به مسجدی برخوردیم. تصمیم گرفتیم که از فرصت استفاده کنیم و نمازی به جا بیاوریم. وقتی قصد وضو گرفتن کردیم، متوجه شدیم که دیگران (کسانی که مشغول وضو گرفتن بودند) به طور غیرطبیعی به ما نگاه می کنند. بعد از مدتی یک از آنها آمد و پرسید اهل […]
2010-06-16

روایت روزی که بازداشت شدم (پارسال در چین روزی)ـ

پارسال بود! در چنین روزی. بعد از یک عملیات تعقیب و گریز بازداشت شدم. ظهر با یکی از دوستان که مدتها بود باهاش بیرون نرفته بودم، ناهار خوردم. تلویزیون داشت واکنش محسنی اژه ای به راهپیمایی میلیونی تهران رو نشون میداد. حسابی خط و نشون می کشید. به دوستم گفتم خدا میدونه چه نقشه ای دارن. تلفن زنگ زد. اول خودش رو معرفی نکرد و درباره ی تحصن […]
2010-05-09

روایتی از ابداع اولین نماد سبز

سالن شهید بهشتی مشهد؛ سخنرانی میرحسین، اولین مچ بند سبز منتشر شده در جرس پارسال در چنین روزهایی  دوازدهم اردیبهشت ماه سال گذشته بود. به همراه  اعضای شورای سیاستگذاری ستاد88 به دیدار سید محمد خاتمی رفته بودیم. نوبت به من رسید که گزارشی از کارهای بخشی از ستاد به رییس جمهور اصلاحات بدهم. گزارشم را زود تمام کردم که به کاری که برای آن آمده بودم برسم. پارچۀ سبزی را […]
2010-04-11

کشتار عشق؛ اثبات عشق

عاشقی به سبک بهزاد نبوی و همسرش هنگامه رضوی منتشر شده در روزآنلاین دختری از دلتنگیهایش برای پدر می نویسد. همسری تنهایی‌ها و امیدهاییش را برای یار زندانی‌اش روی کاغذ می‌آورد.  پدر جوانی،عکس دختر نوزادش را روی فیس‌بوک نگاه می‌کند در حالی که هزاران کیلومتر آنطرف‌تر، تنها و در دیار تنهایی گذران زندگی را به نظاره نشسته است. تازه عروسی در گوشه‌ای از جهان چشم انتظار خبری از […]
2010-07-13

جایی که سیاستمدارهای دوست داشتنی داره

میرحسین موسوی در نمایشگاه آثار نقاشی اش دیروز با یکی از همکلاسیهای فرانسوی گپ می زدیم. صحبت به مسایل سیاسی کشید. گفت: تو به قیافت نمی خوره که سیاسی و سیاستمدار باشی. گفتم: هستم دیگه! چطور مگه؟ گفت: آخههمه سیاستمدارها چهره های خشن و سختی دارن. هرچی هم سعی می کنن خودشون رو گرم و شاد نشون بدن، واقعا اینجوری نیستن. ضمن اینکه تقریباً همه شون از نُرم و […]
2010-07-08

آدمها تاریخ اند، فرهنگ اند، هویت اند

در سفری که به ترکیه داشتم، با دوستی یونانی به دیدن آثار تاریخی استانبول رفتیم. خداییش ترکها برای آثار تارخیشان سنگ تمام گذاشته بودند. در همین حال و احوال و تاحت تأثیر جلوه های ویژۀ گردشگری استانبول، به دوستم گفتم: عجب شهر تاریخی است این استانبول! سری تکان داد و گفت: اما میدونی! همۀ تاریخی بودنش به چند تا ساختمون قدیمی و سنگ و کلوخ بنده. ولی ایران […]
2010-07-04

از ستم به زنان

ظلم  و ستم به زنان، جهانی ترینِ ظلم هاست. خوب که نگاه میکنم، می بینم این ظلم و ستمی که همه جا، پیدا و پنهان، زنان را دچار خود کرده است، برخلاف بسیاری دیگر از ستمها، کار هیچ دولت و مذهب و نژادی نیست. یعین منبع پیدایش و سبب ادامۀ آن نیست. گویا این پدیده، از نخستین ترین ظلم هاست. اصالت آن پیشاساختاری ست. کلاً به زنان ظلم […]
2010-06-30

آیا آنها جاسوسند؟/ پاسخ دوم

آخرین اردوی شاخۀ جوانان مشارکت – اصفهان  دوست عزیز من امروز بعد از بیش از ۱۲-۱۳ سال که دائم فعالیت سیاسی میکنم، وقتی به گذشته ام نگاه میکنم و میخوام ببینم که چه کاری کردم و چه تغییری ایجاد کردم، چیز زیادی نمی بینم. من فقط تو این همه ی عمرم تو دو تا چیز نقش مستقیم داشتم. اول تشکیل مجل دانش آموزی بود. و دوم همین رنگ […]
2010-06-27

اعتقادِ کی بزرگتره؟

سلام اینکه «یو» من رو نشناسی عجیب نیست. اگه من روح الله شهسوار ِ 88 رو نشناسم جای تعجب داره. من … هستم. بیشتر در ستاد موج نو بودم. اما ائتلاف سه راه خیام و ستاد مرکزی هم زیاد می رفتم… من نمی گم که سیاسی نیستم. اما قبول کردم که یک سیاسی احساسی ام. نمی خوام فکر کنم اشتباه کردیم. نمی خوام فکر کنم تاوان اشتباه پس […]
2010-06-26

حسّ مذهبی، حسّ پیوند

یادگاری از آخرین روزهای تابستان 86 پیوندهای مذهبی از دلپذیرترین پیوند هاست. بویژه هنگامی که با ریشه های فرهنگی آدم گره می خوره. هرچند که جناب مارکس فرموده اند «دین افیون توده هاست» اما من فکر میکنم به علاوۀ این کارکردهایی که داره، مُسکن نخبگان هم هست. این حرفی که دارم میزنم خیلی از جنس استدلال نیست و فقط نوعی حسه. حس دلپذیر پیوند و پناه. < – […]
2010-06-22

سیاسی بودن! جواب نامه ی اول

 دیروز نامه ای که یکی از دوستان برایم فرستاده بود اینجا گذاشتم. همونطور که گفته بودم جواب خودم رو براتون میذارم. اما لازمه از دوستانی که تو وبلاگ و فیس بوک «دیدگاه» ها شون رو گذاشتند و یا ایمیل برام فرستادند تشکر کنم.  پاسخ: … سلام ببخشید که من نمیتونم الان جوابت (کامل) رو بدم. چون اصلا اسمت رو یادم نمیاد (که البته این از مشکل کمبود حافظه […]
2010-06-22

رفتنِ من سیاسی بود؟

سلام     اسم «یو»* رو که میشنوم یاد خیلی چیزها می افتم. یاد شادی  هامون. یاد غم هامون، یاد ستاد۸۸، یاد کوه، یاد اومدن ابتکار، خاتمی، موسوی، یاد خریت هامون، ببخش  اینجوری می حرفم؛ اما …ـ چرا رفتی!؟ چرا نموندی؟ با … حرف میزدم. ازش پرسیدم چرا  شهسوار رفت؟ یه چیزایی گفت که توجیه نشدم. میخوام خودت بگی. بگو چرا رفتی؟ این بی انصافی نیست!؟ نذار واقعا فکر […]
2010-06-19

وقتی همیشه اقلیت باشی

یکی از مسجدهای پاریس امروز به با دوستان در حال جستجوی نشانی ای در پاریس بودیم که به طور اتفاقی به مسجدی برخوردیم. تصمیم گرفتیم که از فرصت استفاده کنیم و نمازی به جا بیاوریم. وقتی قصد وضو گرفتن کردیم، متوجه شدیم که دیگران (کسانی که مشغول وضو گرفتن بودند) به طور غیرطبیعی به ما نگاه می کنند. بعد از مدتی یک از آنها آمد و پرسید اهل […]
2010-06-16

روایت روزی که بازداشت شدم (پارسال در چین روزی)ـ

پارسال بود! در چنین روزی. بعد از یک عملیات تعقیب و گریز بازداشت شدم. ظهر با یکی از دوستان که مدتها بود باهاش بیرون نرفته بودم، ناهار خوردم. تلویزیون داشت واکنش محسنی اژه ای به راهپیمایی میلیونی تهران رو نشون میداد. حسابی خط و نشون می کشید. به دوستم گفتم خدا میدونه چه نقشه ای دارن. تلفن زنگ زد. اول خودش رو معرفی نکرد و درباره ی تحصن […]
2010-05-09

روایتی از ابداع اولین نماد سبز

سالن شهید بهشتی مشهد؛ سخنرانی میرحسین، اولین مچ بند سبز منتشر شده در جرس پارسال در چنین روزهایی  دوازدهم اردیبهشت ماه سال گذشته بود. به همراه  اعضای شورای سیاستگذاری ستاد88 به دیدار سید محمد خاتمی رفته بودیم. نوبت به من رسید که گزارشی از کارهای بخشی از ستاد به رییس جمهور اصلاحات بدهم. گزارشم را زود تمام کردم که به کاری که برای آن آمده بودم برسم. پارچۀ سبزی را […]
2010-04-11

کشتار عشق؛ اثبات عشق

عاشقی به سبک بهزاد نبوی و همسرش هنگامه رضوی منتشر شده در روزآنلاین دختری از دلتنگیهایش برای پدر می نویسد. همسری تنهایی‌ها و امیدهاییش را برای یار زندانی‌اش روی کاغذ می‌آورد.  پدر جوانی،عکس دختر نوزادش را روی فیس‌بوک نگاه می‌کند در حالی که هزاران کیلومتر آنطرف‌تر، تنها و در دیار تنهایی گذران زندگی را به نظاره نشسته است. تازه عروسی در گوشه‌ای از جهان چشم انتظار خبری از […]